جدول جو
جدول جو

معنی kutubu - جستجوی لغت در جدول جو

kutubu
جبران کردن، برای توبه کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

درمان کردن، درمان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بازدارنده، محافظه کار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
شناسایی، متوجّه شدن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ریختن، پرتاب کردن، دور انداختن، دفع کردن، رها کردن، کنار گذاشتن، نیزه انداختن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ارسال کردن، برای ارسال، پخش کردن، فرستادن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بارور، باروری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
مقاوم، دائمی، پایدار، آخرین بودن، ماندگار، دوام
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بوسیدن، برای بوسیدن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پاسخ دادن، برای پاسخ دادن، واکنش نشان دادن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
مربوط به، در مورد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
توانستن، برای استطاعت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیاده شدن، فرود آمدن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
خلا، باطل
دیکشنری سواحیلی به فارسی
خوردگی، زنگ زدگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
با پشیمانی، با توبه
دیکشنری سواحیلی به فارسی