جدول جو
جدول جو

معنی kutambaa - جستجوی لغت در جدول جو

kutambaa
خزنده، خزیدن، حالت خزیدن پیدا کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پراکنده، برای گسترش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تصویب کردن، برای شناسایی، تشخیص دادن، شناسایی کردن، شناختن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پخش کردن، توزیع کنید، چرخاندن، توزیع کردن، واسطه بودن، گسترش دادن، پخش تلویزیونی کردن، منتقل کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
راه رفتن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
دست و پنجه نرم کردن، برای مبارزه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تلفّظ کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
شناسایی، متوجّه شدن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تزئین و آرایش کردن، برای تزئین، زینت دادن، زیبا کردن، تزئین کردن، پر پرواز کردن، تأمین کردن، داماد شدن، پوشاندن
دیکشنری سواحیلی به فارسی