معنی kerapian - جستجوی لغت در جدول جو
kerapian
ترتیب، آراستگی، نظافت
ادامه...
تَرتِیب، آراستِگی، نَظَافَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kerapihan
مرتّب بودن، آراستگی
ادامه...
مُرَتَّب بودَن، آراستِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kejadian
حادثه مندی، حادثه، وقوع
ادامه...
حادثِه مَندی، حادثِه، وُقوع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kesepian
تنهایی، تنها
ادامه...
تنهایی، تَنها
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kerugian
زیان، از دست دادن، ضرر
ادامه...
زیان، اَز دَست دادَن، ضَرَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kerapuhan
ضعیفی، شکنندگی، ضعف، بیماری پذیری
ادامه...
ضَعیفی، شِکَنَندِگی، ضَعف، بیماری پَذیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kerapatan
چگالی، تراکم
ادامه...
چِگالی، تَرَاکُم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kerajinan
هنر، صنایع دستی
ادامه...
هُنَر، صَنایِع دَستی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kerajaan
شاهانه، پادشاهی، سلطنتی، شاهنشاهی
ادامه...
شَاهانِه، پادِشاهی، سَلطَنَتی، شاهَنشاهی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keraguan
تردید، شک، شک و تردید
ادامه...
تَردِید، شَک، شَک و تَردِید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kenabian
نبوی
ادامه...
نَبَوِی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kematian
مرگبار بودن، مرگ، مرگ و میر
ادامه...
مَرگبار بودَن، مَرگ، مَرگ و میر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی