معنی kerajinan
kerajinan
هنر، صنایع دستی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با kerajinan
kebajikan
kebajikan
پاکدامَنی، فَضیلَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kerapihan
kerapihan
مُرَتَّب بودَن، آراستِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keyakinan
keyakinan
اِعتِقادات، اِعتِماد بِه نَفس، اِدراک، ایمان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kewajiban
kewajiban
وَظایِف، تَعَهُّد، وَظیفِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kelainan
kelainan
ناهَنجاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kerapian
kerapian
تَرتِیب، آراستِگی، نَظَافَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kerajaan
kerajaan
شَاهانِه، پادِشاهی، سَلطَنَتی، شاهَنشاهی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی