معنی kental - جستجوی لغت در جدول جو
kental
چسبناک، ضخیم
ادامه...
چَسبناک، ضَخیم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
zentral
به طور محوری، مرکزی، به طور مرکزی، محوری
ادامه...
بِه طُورِ مِحوَری، مَرکَزی، بِه طُورِ مَرکَزی، مِحوَری
دیکشنری آلمانی به فارسی
rentan
آسیب پذیر، مستعد به، مستعد
ادامه...
آسیب پَذیر، مُستَعِد بِه، مُستَعِد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
gentil
مهربان، ملایم
ادامه...
مِهرَبان، مُلایِم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
genial
خوش برخورد، نابغه
ادامه...
خُوش بَرخُورد، نَابِغِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tentar
تلاش کردن، برای امتحان کردن، وسوسه کردن، سعی کردن
ادامه...
تَلاش کَردَن، بَرایِ اِمتِحان کَردَن، وَسوَسِه کَردَن، سَعی کَردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
hantal
حجم دار، دست و پا گیر
ادامه...
حَجم دار، دَست و پا گیر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Genial
خوش برخورد، دلپذیر
ادامه...
خُوش بَرخُورد، دِلپَذیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Menial
حقیر، ضعیف
ادامه...
حَقیر، ضَعیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
central
مرکزی
ادامه...
مَرکَزی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Denial
انکار
ادامه...
اِنکار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
mentaal
روانی، ذهنی، به طور ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی، بِه طُورِ ذِهنی
دیکشنری هلندی به فارسی
mentale
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Venal
فاسد
ادامه...
فاسِد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ketat
دقیق، سختگیر، محکم، تنگی
ادامه...
دَقیق، سَختگیر، مُحکَم، تَنگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kesal
آزرده، اذیّت شده، آشفته، ناراحت، عصبانی
ادامه...
آزُردِه، اَذیَّت شُدِه، آشُفتِه، ناراحَت، عَصَبانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sentar
صندلی گذاشتن، برای نشستن، نشستن
ادامه...
صَندَلی گُذاشتَن، بَرایِ نِشَستَن، نِشَستَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tentar
فریب دادن، وسوسه کردن
ادامه...
فَریب دادَن، وَسوَسِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
kenyal
چسبناک، فنری
ادامه...
چَسبناک، فَنَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
genial
به طور هوشمندانه، درخشان، خوش برخورد، مبتکرانه
ادامه...
بِه طُورِ هوشمَندانِه، دِرَخشان، خُوش بَرخُورد، مُبتَکِرانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gentil
مهربان
ادامه...
مِهرَبان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mentah
نارس، خام
ادامه...
نارَس، خام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kentut
نفخ شکم، گوز
ادامه...
نَفخ شِکَم، گوز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
genial
جالب، درخشان
ادامه...
جالِب، دِرَخشان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
central
مرکزی
ادامه...
مَرکَزی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Central
مرکزی
ادامه...
مَرکَزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
sentar
صندلی گذاشتن، بنشین
ادامه...
صَندَلی گُذاشتَن، بِنِشین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
central
مرکزی
ادامه...
مَرکَزی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
letal
کشنده
ادامه...
کُشَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی