معنی isyarat - جستجوی لغت در جدول جو
isyarat
ژست ها، سیگنال
ادامه...
ژِست ها، سیگنال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
disparat
متفاوت
ادامه...
مُتِفاوِت
دیکشنری آلمانی به فارسی
ishara
دلالت، یک نشانه، ژست ها، نماد
ادامه...
دِلالَت، یِک نِشانِه، ژِست ها، نَمَاد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mengisyaratkan
کنایه زدن، اشاره کرد
ادامه...
کِنایِه زَدَن، اِشارِه کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memberi isyarat
ژست نشان دادن، سیگنال
ادامه...
ژِست نِشان دادَن، سیگنال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی