معنی isyarat
isyarat
ژست ها، سیگنال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با isyarat
disparat
disparat
مُتِفاوِت
دیکشنری آلمانی به فارسی
ishara
ishara
دِلالَت، یِک نِشانِه، ژِست ها، نَمَاد
دیکشنری سواحیلی به فارسی