معنی interior - جستجوی لغت در جدول جو
interior
داخلی، فضای داخلی
ادامه...
داخِلی، فَضایِ داخِلی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
interior
درونی، داخل، داخلی
ادامه...
دَرونی، داخِل، داخِلی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
interior
درونی، داخلی
ادامه...
دَرونی، داخِلی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
intero
تمام، کل، کامل
ادامه...
تَمام، کُل، کامِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
inserir
درج کردن، درج کنید
ادامه...
دَرج کَردَن، دَرج کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
interno
داخلی
ادامه...
داخِلی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inteiro
تمام، کل، کامل
ادامه...
تَمام، کُل، کامِل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
interno
درونی، داخلی
ادامه...
دَرونی، داخِلی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ingerir
بلعیدن
ادامه...
بَلعیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inferir
استنباط کردن، استنتاج
ادامه...
اِستِنباط کَردَن، اِستِنتاج
دیکشنری پرتغالی به فارسی
interioridad
درونی بودن
ادامه...
دَرونی بودَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inferir
استنباط کردن، استنتاج
ادامه...
اِستِنباط کَردَن، اِستِنتاج
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
interiormente
درون گرایانه، در باطن
ادامه...
دَرون گَرایانِه، دَر باطِن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
interioridade
درونی بودن
ادامه...
دَرونی بودَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
interiormente
درون گرایانه، داخلی
ادامه...
دَرون گَرایانِه، داخِلی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
interiorizzare
درونی سازی کردن، درونی کردن
ادامه...
دَرونی سازی کَردَن، دَرونی کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
interiorità
درونی بودن
ادامه...
دَرونی بودَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
de manera interior
به طور داخلی، داخلی
ادامه...
بِه طُورِ داخِلی، داخِلی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
interno
درونی، داخلی
ادامه...
دَرونی، داخِلی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ingerir
بلعیدن
ادامه...
بَلعیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
anterior
پیشین، قبلی، سابق
ادامه...
پیشین، قَبلی، سابِق
دیکشنری پرتغالی به فارسی
interiore
درونی
ادامه...
دَرونی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
inferior
پست تر
ادامه...
پَست تَر
دیکشنری آلمانی به فارسی
inferior
پست تر
ادامه...
پَست تَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
anterior
پیشین، سابق
ادامه...
پیشین، سابِق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inferior
پست تر، پایین تر
ادامه...
پَست تَر، پایین تَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inferior
پست تر، پایین تر
ادامه...
پَست تَر، پایین تَر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Exterior
خارجی، بیرونی
ادامه...
خارِجی، بیرونی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Interior
داخلی
ادامه...
داخِلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
exterior
بیرونی، خارج از کشور، خارجی
ادامه...
بیرونی، خارِج اَز کِشوَر، خارِجی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
exterior
خارجی، در فضای باز
ادامه...
خارِجی، دَر فَضایِ باز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
intervir
مداخله کردن، مداخله کند
ادامه...
مُداخِلِه کَردَن، مُداخِلِه کُند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inferiore
پست تر
ادامه...
پَست تَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Inferior
پست تر
ادامه...
پَست تَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
de maneira interior
به طور داخلی، به روشی درونی
ادامه...
بِه طُورِ داخِلی، بِه رَوِشی دَرونی
دیکشنری پرتغالی به فارسی