جدول جو
جدول جو

معنی imporre - جستجوی لغت در جدول جو

imporre
تحمیل کردن، تحمیل کند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تحمیل کردن، تحمیل کند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مهمّ بودن، واردات، وارد کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
وارداتی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
التماس کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
اجرای قانون کردن، تحمیل کنند، تحمیل کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
عزل کردن، دراز کشیدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ترکیب کردن، سرودن، شماره گرفتن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
دفع کردن، ترتیب دهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
افشا کردن، در معرض قرار دادن، نمایش دادن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
یاد گرفتن، یاد بگیرند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مهمّ بودن، واردات، وارد کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
التماس کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
وارداتی، واردات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اجرای قانون کردن، تحمیل کند، تحمیل کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی