جدول جو
جدول جو

معنی gul - جستجوی لغت در جدول جو

gul
اهداکننده، سخاوتمندانه، با سخاوت
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ضد لخته، پادبند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
قانونمندی، منظّم بودن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
غیرمقرّر، تنظیم نشده
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
مفتخر، افتخار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
با افتخار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
خودپسندی، غرور بیش از حد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
زاویگی، زاویه دار بودن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
زاویه دار، زاویه ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مستطیلی بودن، مستطیل بودن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستطیل شکل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقرّرات
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منظّم، به طور منظّم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم کردن، تنظیم کند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
منظّم، به طور منظّم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خوب
دیکشنری آلمانی به فارسی
به طور سخاوتمندانه، حریص، پرخور، به طور پرخوری، به طور حریصانه
دیکشنری هلندی به فارسی
عبور کردن از رودخانه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
غارمانند، غار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خالی، تهی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
جنوبی، جنوب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
به طور پرخوری، شیرینی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ولع، پرخوری، حرص
دیکشنری هلندی به فارسی
مارپیچ کردن، رول، چروکیدن، فر کردن، گوله کردن، پیچیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مستطیل شکل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
اسکرول کردن، پیمایش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عزل کردن، سرنگونی، سرنگون کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
برتری یافتن، بهتر عمل کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تکرار کردن، تکرار کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
حلقه زدن، تکرار کنید، تکرار کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مستطیلی بودن، مستطیل بودن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
قانونمندی، منظّم بودن
دیکشنری انگلیسی به فارسی