معنی gulzig gulzig به طور سخاوتمندانه، حریص، پرخور، به طور پرخوری، به طور حریصانه بِه طُورِ سَخاوَتمَندانِه، حَریص، پُرخُور، بِه طُورِ پُرخُوری، بِه طُورِ حَریصانِه دیکشنری هلندی به فارسی