جدول جو
جدول جو

معنی gua - جستجوی لغت در جدول جو

gua
غارمانند، غار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

محافظت شده، ذخیره شده است
دیکشنری پرتغالی به فارسی
نگاه خشمگین انداختن، با عصبانیّت نگاه کن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تماشا کردن، تماشا کن، چشم دوختن، نگاه کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سود بردن، کسب کنید، کسب کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تزئین کردن، تزئین
دیکشنری پرتغالی به فارسی
نگهبان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
نگهبانی کردن، ذخیره کنید، گنجینه کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خمیازه کشان، با خمیازه کشیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نگهبان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سلطه داشتن، کنترل کنید، سلطنت طلب، استاد شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بخار کردن، تبخیر شود
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تبخیر شدن، تبخیر شود، پاس کشیدن، خمیازه کش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی دفاع و بی احتیاط، بدون مراقبت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی دفاع، بدون محافظ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور غیرقابل آرامش، به طور غیرقابل مماشات
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
با دیده شهوت نگاه کردن، زشت نگاه کن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
درمان کردن، شفا دهد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خوب
دیکشنری آلمانی به فارسی
بازی، بازی کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
عبور کردن از رودخانه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
دوبارگی، دو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
راهنما، راهنمای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
او، آن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
راهنما، راهنمای
دیکشنری پرتغالی به فارسی
قدیمی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اهداکننده، سخاوتمندانه، با سخاوت
دیکشنری هلندی به فارسی
تزئین کردن، تزئین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خورشیدی، خورشید، آفتابی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
نگهبان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ذخیره کردن، نگه دارید، نگهبانی کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
محافظت شده، ذخیره شده است
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
خوش چهره، خوش تیپ، خوش سیما
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
خراب کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ناهمواری، نابرابری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی