معنی grozić - جستجوی لغت در جدول جو
grozić
تهدید کردن، خطرناک
ادامه...
تَهدِید کَردَن، خَطَرناک
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
grosir
عمده، عمده فروش
ادامه...
عُمده، عُمده فُروش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
rodzić
تولید کردن، تولید کم، ایجاد کردن، تولید کند
ادامه...
تَولِید کَردَن، تَولِید کَم، ایجاد کَردَن، تَولِید کُنَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
grazie
تشکّر، متشکّرم
ادامه...
تَشَکُّر، مُتَشَکّرم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
grazia
فیض، لطف
ادامه...
فِیض، لُطف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mrowić
سوزش داشتن، سوزاندن
ادامه...
سوزِش داشتَن، سوزاندَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ogrodzić
محصور کردن، را احاطه کنند
ادامه...
مَحصور کَردَن، را اِحاطِه کُنَند
دیکشنری لهستانی به فارسی
prosić
درخوٰاست رسمی دادن، التماس کردن، درخوٰاست دادن، بپرسید
ادامه...
دَرخوٰاست رَسمی دادَن، اِلتِماس کَردَن، دَرخوٰاست دادَن، بِپُرسید
دیکشنری لهستانی به فارسی
bronić
دفاع کردن، دفاع کند، دفاعی
ادامه...
دِفاع کَردَن، دِفاع کُنَد، دِفاعی
دیکشنری لهستانی به فارسی
grabić
جمع آوری کردن، جمع بندی
ادامه...
جَمع آوَری کَردَن، جَمع بَندی
دیکشنری لهستانی به فارسی
głosić
موعظه کردن، موقعیت
ادامه...
مُوعِظِه کَردَن، مُوقِعِیَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
gardzić
بی احترامی کردن، کهیر، نفرت داشتن، نفرت، رد کردن
ادامه...
بی اِحتِرامی کَردَن، کَهِیر، نَفرَت داشتَن، نَفرَت، رَد کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
robić
انجام دادن، انجام دهد، ساختن، مصیبت زده
ادامه...
اَنجام دادَن، اَنجام دَهَد، ساختَن، مُصیبَت زَدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
kroić
برش دادن
ادامه...
بُرِش دادَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
golić
اصلاح کردن، نادرست
ادامه...
اِصلاح کَردَن، نادُرُست
دیکشنری لهستانی به فارسی
groei
رشد، رشد کنند
ادامه...
رُشد، رُشد کُنَند
دیکشنری هلندی به فارسی