جدول جو
جدول جو

معنی grillen - جستجوی لغت در جدول جو

grillen
کباب پز کردن، کباب، کباب پزیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
grillen
کباب پزیدن، کباب کردن
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جیغ کش، فریاد زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
غلتیدن، رول
دیکشنری آلمانی به فارسی
بلند کردن، بالابر، بالا بردن
دیکشنری هلندی به فارسی
اراده داشتن، خوٰاستن
دیکشنری هلندی به فارسی
کبابی، شبکه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
فر کردن، حلقه کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
فریاد کشیدن، غرّش، غرّش کردن، غرّیدن
دیکشنری هلندی به فارسی
لرزان، پر جنب و جوش، لرزنده، به طور لرزان، لرزش
دیکشنری هلندی به فارسی
چنگ زدن، درک کردن، گرفتن، چسبیدن، تصرّف کردن، ربودن
دیکشنری هلندی به فارسی
خیالی، غریب، هوس بازانه
دیکشنری هلندی به فارسی
غرّش کردن، غرّش، فریاد کشیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
درخشش داشتن، درخشیدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
لبخند زدن، پوزخند
دیکشنری آلمانی به فارسی
غرغر کردن، غرّش
دیکشنری آلمانی به فارسی
جیغ زدن، فریاد زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
لرزیدن
دیکشنری هلندی به فارسی
بر تست کردن، کباب، کباب پز کردن، کباب پزیدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
غلتیدن، رول
دیکشنری هلندی به فارسی