معنی grijzend - جستجوی لغت در جدول جو
grijzend
سفید شده، خاکستری شدن
ادامه...
سِفید شُدِه، خاکِستَری شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
grijpend
قابض، گرفتن
ادامه...
قابِض، گِرِفتَن
دیکشنری هلندی به فارسی
grijnzend
خنداندن، پوزخند زدن
ادامه...
خَنداندَن، پوزخَند زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
grinsend
خنداندن، پوزخند زدن
ادامه...
خَنداندَن، پوزخَند زَدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
grijnzen
تمسخرآمیز لبخند زدن، پوزخند
ادامه...
تَمَسخُرآمیز لَبخَند زَدَن، پوزخَند
دیکشنری هلندی به فارسی
drijvend
شناور
ادامه...
شِناوَر
دیکشنری هلندی به فارسی
grijpen
چنگ زدن، درک کردن، گرفتن، چسبیدن، تصرّف کردن، ربودن
ادامه...
چَنگ زَدَن، دَرک کَردَن، گِرِفتَن، چَسبیدَن، تَصَرُّف کَردَن، رُبودَن
دیکشنری هلندی به فارسی
prijzen
تحسین کردن، قیمت ها، ستایش کردن، مدح کردن
ادامه...
تَحسِین کَردَن، قِیمَت ها، سِتایِش کَردَن، مَدح کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
krijend
فریاد کشیدن، فریاد زدن
ادامه...
فَریاد کِشیدَن، فَریاد زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی