جدول جو
جدول جو

معنی gizi - جستجوی لغت در جدول جو

gizi
غذایی، تغذیه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کرخی بودن، بخوٰاب، چرت زدن، خواب آلودگی، خواب آلود، بی هوشی، خوابیده
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بیهوشی شناس، دکتر خوٰاب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بی خواب، اضطراب خوٰاب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
دقّت زیاد، شما باردار هستید
دیکشنری سواحیلی به فارسی
نگهبان ساختمان، مزاحم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور خواب آلود، برای خوٰاب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بی حسّ کردن، بخوٰاب
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تمرکز، جنبشی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
در حال عذرخوٰاهی، عذرخوٰاهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انرژی زا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرت، خوٰاب کم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
مجموعه، اپرا صابون
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
خوٰاب زمستانی، خوٰاب سرد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
اجازه ندادن، اجازه نمی دهد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تغذیه دان، متخصّصان تغذیه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مغذّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سوء تغذیه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اجازه دادن، اجازه می دهد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مغذّیانه، با تغذیه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اختلاس، سرقت، غارت کردن، دزدی کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تاریک، تاریکی، تاریک کردن، کم نور بودن، ناامیدکننده، شام، گرفتگی کردن، غمگین، کاملاً تاریک
دیکشنری سواحیلی به فارسی
مخفی، پنهان شده است، محرمانه، پنهانی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
به طور بی خوٰاب، بدون خوٰاب
دیکشنری سواحیلی به فارسی