معنی bergizi
bergizi
مغذّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با bergizi
berdiri
berdiri
ایستادِه، ایستادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bergig
bergig
بِه طُورِ کوهِستانی، کوهِستانی، کوهی
دیکشنری آلمانی به فارسی