معنی gezang - جستجوی لغت در جدول جو
gezang
آواز دسته جمعی، آواز خوٰاندن
ادامه...
آواز دَستِه جَمعی، آواز خوٰاندَن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
senang
خوشحال، مانند، شاد
ادامه...
خُوشحال، مانَند، شاد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
getand
دندان دار، دندانه دار
ادامه...
دَندان دار، دَندانِه دار
دیکشنری هلندی به فارسی
belang
اهمّیت، علاقه
ادامه...
اَهَمّیَت، عَلاقِه
دیکشنری هلندی به فارسی
gezond
به طور سالم، سالم، سالم گونه، والرین
ادامه...
بِه طُورِ سالِم، سالِم، سالِم گونِه، والِریَن
دیکشنری هلندی به فارسی
tegang
کشیده، متشنّج، با کشیدگی، تنش زده، هیجان زده
ادامه...
کِشیدِه، مُتِشَنِّج، با کِشیدِگی، تَنِش زَدِه، هَیَجان زَدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tenang
ساکت، آرام، آرامش یافته، آرامش داده شده، ساکت شده، آرامش پذیر
ادامه...
ساکِت، آرام، آرامِش یافتِه، آرامِش دادِه شُدِه، ساکِت شُدِه، آرامِش پَذیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sedang
متوسّط، در حال حاضر، معتدل
ادامه...
مُتِوَسِّط، دَر حالِ حاضِر، مُعتَدِل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
petang
عصر
ادامه...
عَصر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Gesang
آواز دسته جمعی، آواز خوٰاندن
ادامه...
آواز دَستِه جَمعی، آواز خوٰاندَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
perang
جنگ
ادامه...
جَنگ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
lelang
حراج
ادامه...
حَراج
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kejang
دورانی، تشنّج، لرزندگی، گرفتاری
ادامه...
دَوَرانی، تَشَنُّج، لَرزَندِگی، گِرِفتاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
goyang
سنگین کردن، تکان دادن
ادامه...
سَنگین کَردَن، تِکان دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menang
بردن، برنده شوید
ادامه...
بُردَن، بَرَندِه شَوید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
gezahnt
دندانه دار
ادامه...
دَندانِه دار
دیکشنری آلمانی به فارسی
gering
جزئی، مقدار کمی
ادامه...
جُزئی، مِقدارِ کَمی
دیکشنری آلمانی به فارسی
gang
راه رفتن، راهرو
ادامه...
راه رَفتَن، راهرُو
دیکشنری هلندی به فارسی