معنی goyang
goyang
سنگین کردن، تکان دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با goyang
voyant
voyant
پیش بین، نِشانگَر، زَرق و بَرق دار، زَرگَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sayang
sayang
عَزیز، عَزیزَم، دوستدار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
gezang
gezang
آواز دَستِه جَمعی، آواز خوٰاندَن
دیکشنری هلندی به فارسی
goyah
goyah
دَمدَمی، لَرزان، لَرزیدَن، لَرزِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
gang
gang
راه رَفتَن، راهرُو
دیکشنری هلندی به فارسی