معنی gering
gering
جزئی، مقدار کمی
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با gering
kering
kering
خُشکیدِه، خُشک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sering
sering
مُکَرَّر، اَغلَب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
geringer
geringer
کَمتَر، پایین تَر
دیکشنری آلمانی به فارسی
gierig
gierig
حَریصانِه، حَریص، طَمَعکار
دیکشنری آلمانی به فارسی
Vexing
Vexing
آزاردَهَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Searing
Searing
سوزان، سُرخ شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Caring
Caring
مُراقِب، مُراقِبَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
String
String
ریسمان کِشیدَن، رِشتِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Spring
Spring
جَست و خیز کَردَن، بَهار، چِشمِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی