معنی geurig - جستجوی لغت در جدول جو
geurig
خوشبو دار، معطّر، عطری
ادامه...
خُوشبو دار، مُعَطَّر، عِطری
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gedrag
رفتار
ادامه...
رَفتار
دیکشنری هلندی به فارسی
reuig
با پشیمانی، پشیمان
ادامه...
با پَشیمانی، پَشیمان
دیکشنری آلمانی به فارسی
jeuri
متکبّر، خشونت، بی ادب، بی شرم، گستاخ، خشن و بی رحم، خشونت آمیز
ادامه...
مُتِکَبِّر، خُشونَت، بی اَدَب، بی شَرم، گُستاخ، خَشِن و بی رَحم، خُشونَت آمیز
دیکشنری سواحیلی به فارسی
vurig
با شور و اشتیاق، آتشین، مشتاق، با شدّت، متوقّد، با شدّت و آتشین، آتشی، شورانگیز
ادامه...
با شور و اِشتیاق، آتَشین، مُشتاق، با شِدَّت، مُتِوَقِّد، با شِدَّت و آتَشین، آتَشی، شورانگیز
دیکشنری هلندی به فارسی
gurih
خوشمزه
ادامه...
خُوشمَزِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
treurig
با اندوه، غمگین، غم انگیز
ادامه...
با اَندوه، غَمگین، غَم اَنگیز
دیکشنری هلندی به فارسی
geldig
معتبرانه، معتبر
ادامه...
مُعتَبَرانِه، مُعتَبَر
دیکشنری هلندی به فارسی
geruit
چهارخانه، شطرنجی
ادامه...
چَهارخانِه، شَطرَنجی
دیکشنری هلندی به فارسی
feurig
آتشی، آتشین، با شدّت و آتشین
ادامه...
آتَشی، آتَشین، با شِدَّت و آتَشین
دیکشنری آلمانی به فارسی
eeuwig
برای همیشه، ابدی، جاویدان، تا ابد
ادامه...
بَرایِ هَمیشِه، اَبَدی، جاویدان، تا اَبَد
دیکشنری هلندی به فارسی
gierig
بخیل، خسیس، به طور بخیلانه، غیر سخاوتمند
ادامه...
بَخِیل، خَسیس، بِه طُورِ بَخِیلانِه، غِیرِ سِخاوَتمَند
دیکشنری هلندی به فارسی
ledrig
چرمی
ادامه...
چَرمی
دیکشنری آلمانی به فارسی
geizig
بخیل، خسیس، به طور بخیلانه، غیر سخاوتمند
ادامه...
بَخِیل، خَسیس، بِه طُورِ بَخِیلانِه، غِیرِ سِخاوَتمَند
دیکشنری آلمانی به فارسی
gierig
حریصانه، حریص، طمعکار
ادامه...
حَریصانِه، حَریص، طَمَعکار
دیکشنری آلمانی به فارسی
gering
جزئی، مقدار کمی
ادامه...
جُزئی، مِقدارِ کَمی
دیکشنری آلمانی به فارسی
geur
عطر، بو
ادامه...
عِطر، بو
دیکشنری هلندی به فارسی