معنی geldig - جستجوی لغت در جدول جو
geldig
معتبرانه، معتبر
ادامه...
مُعتَبَرانِه، مُعتَبَر
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
geduldig
صبور، بیمار، با صبر
ادامه...
صَبور، بیمار، با صَبر
دیکشنری هلندی به فارسی
ongeldigheid
بی اعتباری
ادامه...
بی اِعتِباری
دیکشنری هلندی به فارسی
ongeldigmaker
ابطال کننده، باطل کننده
ادامه...
اِبطال کُنَندِه، باطِل کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
geldigheid
اعتبار
ادامه...
اِعتِبار
دیکشنری هلندی به فارسی
selig
خوشحال، مبارک
ادامه...
خُوشحال، مُبارَک
دیکشنری آلمانی به فارسی
melding
اطّلاع رسانی
ادامه...
اِطِّلاع رِسانی
دیکشنری هلندی به فارسی
seidig
ابریشمی
ادامه...
اَبریشَمی
دیکشنری آلمانی به فارسی
geurig
خوشبو دار، معطّر، عطری
ادامه...
خُوشبو دار، مُعَطَّر، عِطری
دیکشنری هلندی به فارسی
geweldig
شگفت آور، عالی، به طور شگفت انگیز
ادامه...
شِگِفت آوَر، عالی، بِه طُورِ شِگِفت اَنگیز
دیکشنری هلندی به فارسی
pelzig
پشمالو، خزدار
ادامه...
پَشمالو، خَزدار
دیکشنری آلمانی به فارسی
ongeldig
نامعتبر
ادامه...
نامُعتَبَر
دیکشنری هلندی به فارسی
gulzig
به طور سخاوتمندانه، حریص، پرخور، به طور پرخوری، به طور حریصانه
ادامه...
بِه طُورِ سَخاوَتمَندانِه، حَریص، پُرخُور، بِه طُورِ پُرخُوری، بِه طُورِ حَریصانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
gelido
سرد، انجماد
ادامه...
سَرد، اِنجِماد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
geizig
بخیل، خسیس، به طور بخیلانه، غیر سخاوتمند
ادامه...
بَخِیل، خَسیس، بِه طُورِ بَخِیلانِه، غِیرِ سِخاوَتمَند
دیکشنری آلمانی به فارسی
geduldig
با صبر، بیمار، صبور
ادامه...
با صَبر، بیمار، صَبور
دیکشنری آلمانی به فارسی
felsig
سنگلاخی، سنگی
ادامه...
سَنگلاخی، سَنگی
دیکشنری آلمانی به فارسی
gnädig
به طور مهربان، بخشنده
ادامه...
بِه طُورِ مِهرَبان، بَخشَندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
gültig
معتبرانه، معتبر
ادامه...
مُعتَبَرانِه، مُعتَبَر
دیکشنری آلمانی به فارسی
goldig
به طور طلایی، طلایی
ادامه...
بِه طُورِ طَلایی، طَلایی
دیکشنری آلمانی به فارسی
ongeldig maken
باطل کردن
ادامه...
باطِل کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی