معنی geduldig
geduldig
با صبر، بیمار، صبور
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با geduldig
geduldig
geduldig
صَبور، بیمار، با صَبر
دیکشنری هلندی به فارسی
ungeduldig
ungeduldig
بِه طُورِ بی صَبری، بی حُوصِلِه، بی صَبر
دیکشنری آلمانی به فارسی
geweldig
geweldig
شِگِفت آوَر، عالی، بِه طُورِ شِگِفت اَنگیز
دیکشنری هلندی به فارسی
ongeduldig
ongeduldig
بی صَبر، بی تاب، بِه طُورِ بی صَبری
دیکشنری هلندی به فارسی
geduld
geduld
بُردباری، صَبر
دیکشنری هلندی به فارسی
geldig
geldig
مُعتَبَرانِه، مُعتَبَر
دیکشنری هلندی به فارسی