معنی fureur - جستجوی لغت در جدول جو
fureur
هیاهو، خشم
ادامه...
هَیاهو، خَشم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
auteur
نویسنده
ادامه...
نَوِیسَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
frear
ترمز کردن، ترمز
ادامه...
تُرمُز کَردَن، تُرمُز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
furor
هیاهو، خشم
ادامه...
هَیاهو، خَشم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
durer
آخرین بودن، آخرین
ادامه...
آخَرین بودَن، آخَرین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
freír
تابه کردن، سرخ کردن
ادامه...
تابِه کَردَن، سُرخ کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
furor
هیاهو، خشم
ادامه...
هَیاهو، خَشم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
jurer
قسم خوردن، قسم بخور
ادامه...
قَسَم خُوردَن، قَسَم بُخُور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fumer
بخار کردن، دود، دود کردن
ادامه...
بُخار کَردَن، دود، دود کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
futur
آینده
ادامه...
آیَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Murmur
زیر لب صحبت کردن، زمزمه کردن، همهمه
ادامه...
زیرِ لَب صُحبَت کَردَن، زِمزِمِه کَردَن، هَمهَمِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
humeur
حالت، طنز
ادامه...
حالَت، طَنز
دیکشنری هلندی به فارسی
furieux
عصبانی، خشمگین، عاصف
ادامه...
عَصَبانی، خَشمگین، عاصِف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
farceur
مسخره باز، جوکر
ادامه...
مَسخَرِه باز، جوکِر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
faveur
محبّت، به نفع
ادامه...
مَحَبَّت، بِه نَفع
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ferveur
اشتیاق، شور و حرارت، شور و شوق
ادامه...
اِشتیاق، شور و حَرارَت، شور و شُوق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
erreur
اشتباه، خطا
ادامه...
اِشتِباه، خَطا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
coureur
دونده
ادامه...
دَوَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tuteur
معلّم خصوصی
ادامه...
مُعَلَّمِ خُصوصی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
auteur
مرتکب، نویسنده
ادامه...
مُرتَکِب، نِویسَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rumeur
شایعه
ادامه...
شایِعِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
humeur
حالت، خلق و خوی
ادامه...
حالَت، خُلق و خوی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
gurur
غرور
ادامه...
غُرور
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی