جدول جو
جدول جو

معنی formować - جستجوی لغت در جدول جو

formować
شکل دادن، فرم، لنگ، قالب دادن، وضعیت بدن
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اصلاح کردن، تراشیدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
اطّلاع دادن، اطّلاع رسانی کند
دیکشنری لهستانی به فارسی
تأیید کردن، تأیید کند
دیکشنری لهستانی به فارسی
فرمولبندی کردن، رسمی شد، عبارت گفتن، عدالت
دیکشنری لهستانی به فارسی
فرمت دادن، فرمول
دیکشنری لهستانی به فارسی
رنگ دادن، رنگ، رنگ کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ترویج کردن، تردید کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
طبقه بندی کردن، طبقه بندی کنید، مرتّب کردن، مردّد
دیکشنری لهستانی به فارسی
برجسته کردن، معنی
دیکشنری لهستانی به فارسی
تحریف کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی