معنی formułować formułować فرمولبندی کردن، رسمی شد، عبارت گفتن، عدالت فُرمولبَندی کَردَن، رَسمی شُد، عِبارَت گُفتَن، عِدالَت دیکشنری لهستانی به فارسی