معنی flatteur - جستجوی لغت در جدول جو
flatteur
تعریفی، چاپلوس، جذّاب
ادامه...
تَعریفی، چاپلوس، جَذّاب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
flatter
تعریف کردن، چاپلوس کردن
ادامه...
تَعرِیف کَردَن، چاپلوس کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
flattern
لرزیدن، بال زدن
ادامه...
لَرزیدَن، بال زَدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
flotter
پریدن، شناور، شناور بودن
ادامه...
پَریدَن، شِناوَر، شِناوَر بودَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
batteur
طبل زن، درامز
ادامه...
طَبل زَن، دِرامز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Clatter
صدای بلند ایجاد کردن، تق تق
ادامه...
صِدایِ بُلَند ایجاد کَردَن، تَق تَق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Flatter
تعریف کردن، چاپلوسی
ادامه...
تَعرِیف کَردَن، چاپلوسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
peu flatteur
بی احترامی آمیز، ناخوشایند
ادامه...
بی اِحتِرامی آمیز، ناخُوشایَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی