معنی fermo - جستجوی لغت در جدول جو
fermo
استوار، متوقّف شد، محکم
ادامه...
اُستُوار، مُتِوَقِّف شُد، مُحکَم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
fermé
بسته، مزرعه
ادامه...
بَستِه، مَزرَعِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ferme
محکم، مزرعه
ادامه...
مُحکَم، مَزرَعِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
termo
دوره، مدّت
ادامه...
دَورِه، مُدَّت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
enfermo
بیمار
ادامه...
بیمار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی