معنی fermentato - جستجوی لغت در جدول جو
fermentato
فرموده، تخمیر شده
ادامه...
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
fermentado
فرموده، تخمیر شده
ادامه...
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fermentado
فرموده، تخمیر شده
ادامه...
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fermentasi
تخمیر
ادامه...
تَخمیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
fermentation
تخمیر
ادامه...
تَخمیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fermentação
تخمیر
ادامه...
تَخمیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fermentare
تخمیر کردن، تخمیر
ادامه...
تَخمیر کَردَن، تَخمیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tormentato
آزرده، عذاب داده، آشفته
ادامه...
آزُردِه، عَذاب دادِه، آشُفتِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fermentatie
تخمیر
ادامه...
تَخمیر
دیکشنری هلندی به فارسی
fermentar
تخمیر کردن، تخمیر
ادامه...
تَخمیر کَردَن، تَخمیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fermentar
تخمیر کردن، تخمیر
ادامه...
تَخمیر کَردَن، تَخمیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی