معنی fermentação
fermentação
تخمیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با fermentação
segmentação
segmentação
تَقسیم بَندی، بَخش بَندی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fermentado
fermentado
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fermentado
fermentado
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fermentato
fermentato
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی