جدول جو
جدول جو

معنی erigere - جستجوی لغت در جدول جو

erigere
بر پا کردن، ایستاده
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تحمیل کردن، نیاز دارند، تقاضا کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تمسخر کردن، مسخره کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تابه کردن، سرخ کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیش نویس کردن، ویرایش کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
فرسایش یافتن، فرسایش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
راهنمایی کردن، مستقیم، هدایت کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به طور ذوب شونده، با ذوب شدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
جانبی، محیطی
دیکشنری هلندی به فارسی
ناخشنود کردن، آزار دادن، عصبانی کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
خود
دیکشنری آلمانی به فارسی
بر پا کردن، ایستاده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تحمیل کردن، نیاز دارند، تقاضا کردن، نیاز داشتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بر پا کردن، ایستاده
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
پوزخند زدن، بخند، خندیدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی