معنی dorare - جستجوی لغت در جدول جو
dorare
طلا کردن، قهوه ای
ادامه...
طَلا کَردَن، قَهوِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
forzare
اجبار کردن، زور
ادامه...
اِجبار کَردَن، زور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
adorar
عشق ورزیدن، عشق، پرستش کردن
ادامه...
عِشق وَرزیدَن، عِشق، پَرَستِش کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
adornare
زینت دادن، آراستن
ادامه...
زینَت دادَن، آراستَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
datare
تاریخ گذاشتن، تاریخ
ادامه...
تاریخ گُذاشتَن، تاریخ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
curare
پرستاری کردن، درمان، درمان کردن، مراقبت کردن
ادامه...
پَرَستاری کَردَن، دَرمان، دَرمان کَردَن، مُراقِبَت کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
decorare
تزئین کردن، تزئین کنید
ادامه...
تَزئِین کَردَن، تَزئِین کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
covare
تخم گذاری کردن، نوزادان
ادامه...
تُخم گُذاری کَردَن، نوزادان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
formare
شکل دادن، فرم
ادامه...
شَکل دادَن، فُرم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
volare
پرواز کردن، پرواز کن
ادامه...
پَرواز کَردَن، پَرواز کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
girare
چرخاندن، چرخش، چرخیدن، غلتیدن
ادامه...
چَرخاندَن، چَرخِش، چَرخیدَن، غَلتیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
posare
قرار دادن، ژست گرفتن
ادامه...
قَرار دادَن، ژِست گِرِفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
portare
حمل کردن، آوردن
ادامه...
حَمل کَردَن، آوَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tosare
بریدن، برشی
ادامه...
بُریدَن، بُرِشی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tornare
برگشتن، بازگشت، بازگشتن
ادامه...
بَرگَشتَن، بازگَشت، بازگَشتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tirare
کشیدن، بکشید
ادامه...
کِشیدَن، بِکِشید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
virare
چرخیدن، چرخش
ادامه...
چَرخیدَن، چَرخِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vorace
گرسنه، حریص
ادامه...
گُرُسنِه، حَریص
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
adorare
پرستش کردن، عبادت، عشق ورزیدن
ادامه...
پَرَستِش کَردَن، عِبادَت، عِشق وَرزیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
morale
اخلاقیات، اخلاقی
ادامه...
اَخلاقیات، اَخلاقی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
durare
آخرین بودن، آخرین
ادامه...
آخِرین بودَن، آخَرین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dotare
اهدا کردن، تجهیز کردن
ادامه...
اِهدا کَردَن، تَجهیز کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
donare
اهدا کردن، اهدا کنند
ادامه...
اِهدا کَردَن، اِهدا کُنَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dorar
طلا کردن، قهوه ای
ادامه...
طَلا کَردَن، قَهوِه ای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
adorar
پرستش کردن، عبادت، عشق ورزیدن
ادامه...
پَرَستِش کَردَن، عِبادَت، عِشق وَرزیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mordre
گاز گرفتن
ادامه...
گاز گِرِفتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vorace
گرسنه، حریص
ادامه...
گُرُسنِه، حَریص
دیکشنری فرانسوی به فارسی
votare
رأی دادن
ادامه...
رأی دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tordre
پیچاندن، پیچ و تاب، چرخاندن، چلانیدن
ادامه...
پیچاندَن، پیچ و تاب، چَرخاندَن، چِلانیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
coraje
شجاعت
ادامه...
شُجاعَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dorado
طلایی
ادامه...
طَلایی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
potare
حذف کردن، هرس کنید
ادامه...
حَذف کَردَن، هَرَس کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mirare
هدف قرار دادن، هدف، هدف گذاری کردن
ادامه...
هَدَف قَرار دادَن، هَدَف، هَدَف گُذاری کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
solare
خورشیدی
ادامه...
خُورشیدی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dourar
طلا کردن، قهوه ای
ادامه...
طَلا کَردَن، قَهوِه ای
دیکشنری پرتغالی به فارسی