معنی czystość - جستجوی لغت در جدول جو
czystość
پاکی، پاکیزگی، یکپارچگی
ادامه...
پاکی، پاکیزِگی، یِکپارچِگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
soczystość
آبداری، درباری، شادابی
ادامه...
آبداری، دَرباری، شادابی
دیکشنری لهستانی به فارسی
częstość
وقوع، رویداد
ادامه...
وُقوع، رویداد
دیکشنری لهستانی به فارسی
czysto
به طور خالصانه، خائنانه، به طور تمیز، نفرت انگیز
ادامه...
بِه طُورِ خالِصانِه، خائِنانِه، بِه طُورِ تَمیز، نِفرَت اَنگیز
دیکشنری لهستانی به فارسی
nieczystość
نجاست، نجیب، ناخالصی، ناراحت کننده
ادامه...
نَجَاسَت، نَجِیب، ناخالِصی، ناراحَت کُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
nieprzezroczystość
کدری، خوٰاب آلودگی
ادامه...
کِدِری، خوٰاب آلودِگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
przezroczystość
شفّافیت، وضوح
ادامه...
شَفّافِیَت، وُضوح
دیکشنری لهستانی به فارسی
uroczystość
شادی و جشن، شادی
ادامه...
شادی و جَشن، شادی
دیکشنری لهستانی به فارسی