جدول جو
جدول جو

معنی czas - جستجوی لغت در جدول جو

czas
زمان، برنامه ریزی کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اوقات، اولویّت بندی
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور جمجمه ای، به طور جدّی
دیکشنری لهستانی به فارسی
مدّت، دلیل
دیکشنری لهستانی به فارسی
موقّتی، به طور موقّت، موقّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
با احتیاط، از نظر احساسی، موقّتی، به طور موقّت، به طور موقّتی، با رضایت، گذرا، سرگردان
دیکشنری لهستانی به فارسی
پرپشت، شلوغ
دیکشنری لهستانی به فارسی
زمان بندی کردن، اندازه گیری زمان، زمان سنجیدن، زمانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
بی سن، بی سابقه، بی زمان
دیکشنری لهستانی به فارسی
بی زمانی، بی سواد، جاودانگی، ماندگاری
دیکشنری لهستانی به فارسی
بی زمان، تا ابد
دیکشنری لهستانی به فارسی
اسفنجی
دیکشنری لهستانی به فارسی
اسفنجی بودن، اسکن کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
تیز و نوک دار، ادراکی، خاردار، سیخ دار بودن
دیکشنری لهستانی به فارسی
خارزنی، خاص، خارکی، منع کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور خاردار، به طور خاص
دیکشنری لهستانی به فارسی