جدول جو
جدول جو

معنی tymczasowo

tymczasowo
با احتیاط، از نظر احساسی، موقّتی، به طور موقّت، به طور موقّتی، با رضایت، گذرا، سرگردان
دیکشنری لهستانی به فارسی