معنی cornuto - جستجوی لغت در جدول جو
cornuto
دارای شاخ، شاخدار
ادامه...
دارایِ شاخ، شاخدار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
cornudo
دارای شاخ
ادامه...
دارایِ شاخ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
corrupto
فاسد
ادامه...
فاسِد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
carnudo
گوشتی
ادامه...
گوشتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cognato
قرابت، هم خانواده
ادامه...
قَرابَت، هَم خانِوادِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
corrupto
فاسد
ادامه...
فاسِد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
correto
صحیح، درست است، درست
ادامه...
صَحیح، دُرُست اَست، دُرُست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ornato
تزیینی، آراسته
ادامه...
تَزیِینی، آراستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
corto
کوتاه
ادامه...
کوتاه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
corto
کوتاه
ادامه...
کوتاه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
conto
داستان
ادامه...
داستان
دیکشنری پرتغالی به فارسی