معنی contorno - جستجوی لغت در جدول جو
contorno
خلاصه، سمت
ادامه...
خُلاصِه، سَمت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
contorno
خلاصه، کانتور
ادامه...
خُلاصِه، کانتُور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
contorto
پیچیده، پیچ خورده
ادامه...
پیچیدِه، پیچ خُوردِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
contourné
منحنی، دور زد
ادامه...
مُنحَنی، دُور زَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
contornato
منحنی، کانتور شده
ادامه...
مُنحَنی، کانتُور شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
conforto
آرامش، راحتی
ادامه...
آرامِش، راحَتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
contornar
دور زدن
ادامه...
دُور زَدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
contornado
منحنی، کانتور شده
ادامه...
مُنحَنی، کانتُور شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی