معنی contoh - جستجوی لغت در جدول جو
contoh
نمونه، مثال
ادامه...
نِمونِه، مِثال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
canto
آواز دسته جمعی، گوشه
ادامه...
آواز دَستِه جَمعی، گوشِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
patut dicontohkan
قابل حسادت، ارزش مثال زدن دارد
ادامه...
قابِلِ حِسادَت، اَرزِش مِثال زَدَن دارَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memberi contoh
مثال زدن، مثال بزن
ادامه...
مِثال زَدَن، مِثال بِزَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
colto
عالم، فرهیخته، فرهنگ شده
ادامه...
عالِم، فَرهیختِه، فَرهَنگ شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
canto
آواز دسته جمعی، آواز خوٰاندن
ادامه...
آواز دَستِه جَمعی، آواز خوٰاندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tonto
با سرگیجه، سرگیجه، سرگیجه آور، سرخوش، مست، سرگیجه دار
ادامه...
با سَرگیجِه، سَرگیجِه، سَرگیجِه آوَر، سُرخوش، مَست، سَرگیجِه دار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
corto
کوتاه
ادامه...
کوتاه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
costo
هزینه
ادامه...
هَزینِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cotto
پخته، پخته شده
ادامه...
پُختِه، پُختِه شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ponto
نقطه
ادامه...
نُقطِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
corto
کوتاه
ادامه...
کوتاه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
conto
داستان
ادامه...
داستان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
costo
هزینه
ادامه...
هَزینِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tonto
احمق، احمقانه، بی مغز، خفن، خنده دار
ادامه...
اَحمَق، اَحمَقانِه، بی مَغز، خَفَن، خَندِه دار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
canto
آواز دسته جمعی، آواز خوٰاندن
ادامه...
آواز دَستِه جَمعی، آواز خوٰاندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
conte
داستان
ادامه...
داستان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
contar
حساب کردن، شمارش، شمارش کردن، تعریف کردن
ادامه...
حِساب کَردَن، شُمارِش، شُمارِش کَردَن، تَعرِیف کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
conter
در بر داشتن، حاوی، محدود کردن
ادامه...
دَر بَر داشتَن، حاوی، مَحدود کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cantor
خواننده
ادامه...
خوانَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
contar
حساب کردن، شمارش، شمارش کردن
ادامه...
حِساب کَردَن، شُمارِش، شُمارِش کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
contour
خلاصه، طرح کلّی
ادامه...
خُلاصِه، طَرح کُلّی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
canton
شهرک
ادامه...
شَهرَک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
secara patut dicontohkan
به طور تحسین آمیز، نمونه
ادامه...
بِه طُورِ تَحسِین آمیز، نِمونِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی