جدول جو
جدول جو

معنی componente - جستجوی لغت در جدول جو

componente
جزء
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
componente
جزء
دیکشنری پرتغالی به فارسی
componente
جزء
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تأثیرگذار، تحمیل کننده، غول مانند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تصویری از Component
تصویر Component
مقدمه مفهومی درباره واژه
مؤلفه (Component) در مهندسی نرم افزار به بلوک های سازنده مستقل و قابل تعویض یک سیستم اشاره دارد. این معماری مبتنی بر مؤلفه ها قابلیت نگهداری و توسعه پذیری سیستم را افزایش می دهد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
مؤلفه ها در چارچوب های UI مانند React و Vue، معماری های میکروسرویس، سیستم های plugin و توسعه نرم افزارهای سازمانی کاربرد دارند. در DevOps، هر مؤلفه می تواند به صورت مستقل مستقر شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
کامپوننت های React مانند Button یا Modal
میکروسرویس های مستقل در معماری ابری
ماژول های نرم افزاری در سیستم های ERP
پلاگین های WordPress
سرویس های AWS مانند S3 یا Lambda
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری مدرن، مؤلفه ها با رابط های واضح و وابستگی های حداقلی طراحی می شوند. در سیستم های توزیع شده، هر مؤلفه می تواند به صورت مستقل مقیاس پذیر شود. در DevOps، مؤلفه ها واحدهای مستقل استقرار هستند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم مؤلفه گرایی به دهه 1960 و ایده ’’ساخت نرم افزار از قطعات استاندارد’’ بازمی گردد. در دهه 1990 با ظهور COM/DCOM و CORBA رشد کرد. امروزه در معماری های میکروسرویس و چارچوب های UI مدرن به اوج رسیده است.
تفکیک آن از واژگان مشابه
مؤلفه با ماژول که بیشتر به سازماندهی کد اشاره دارد متفاوت است. همچنین با سرویس که معمولاً مستقل از فناوری است فرق می کند.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
JavaScript: کامپوننت های React/Vue
Java: کامپوننت های Spring
C#: کامپوننت های Blazor
Python: پکیج های قابل نصب با pip
Go: ماژول های مستقل
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
چالش اصلی، تعیین اندازه مناسب برای مؤلفه هاست. همچنین برخی توسعه دهندگان بین مؤلفه و ماژول تمایز قائل نمی شوند.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
طراحی مؤلفه های مستقل با رابط های واضح، پایه ساخت سیستم های قابل نگهداری و مقیاس پذیر است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
جزء، دقیق
دیکشنری لهستانی به فارسی
غول مانند، تحمیل کننده، تأثیرگذار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
دلخراش، در حال حرکت، لمس کننده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
لمس کننده، در حال حرکت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
توانا، صالح، ماهر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
توانا، صالح
دیکشنری پرتغالی به فارسی
توانا، صالح، ماهر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
حریف
دیکشنری پرتغالی به فارسی