معنی competente - جستجوی لغت در جدول جو
competente
توانا، صالح، ماهر
ادامه...
تَوانا، صالِح، ماهِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
competente
توانا، صالح
ادامه...
تَوانا، صالِح
دیکشنری پرتغالی به فارسی
competente
توانا، صالح، ماهر
ادامه...
تَوانا، صالِح، ماهِر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
competenza
تخصّص، صلاحیّت، هنرشناسی
ادامه...
تَخَصُّص، صَلاحیَّت، هُنَرشِناسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
incompetentemente
به طور نالایق، ناتوان
ادامه...
بِه طُورِ نالایِق، ناتَوَان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
de maneira incompetente
به طور نالایق، ناتوان
ادامه...
بِه طُورِ نالایِق، ناتَوَان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
de manera competente
به طور ماهرانه، شایستگی
ادامه...
بِه طُورِ ماهِرانِه، شایِستِگی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
incompetentemente
به طور نالایق، ناتوان
ادامه...
بِه طُورِ نالایِق، ناتَوَان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
competentemente
به طور ماهرانه، شایستگی
ادامه...
بِه طُورِ ماهِرانِه، شایِستِگی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
competentemente
به طور ماهرانه، شایستگی
ادامه...
بِه طُورِ ماهِرانِه، شایِستِگی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
competere
رقیب شدن، رقابت کنند، رقابت کردن، مسابقه دادن
ادامه...
رَقیب شُدَن، رِقابَت کُنَند، رِقابَت کَردَن، مُسابِقِه دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
kompetent
به طور ماهرانه، صالح، توانا، ماهر
ادامه...
بِه طُورِ ماهِرانِه، صالِح، تَوانا، ماهِر
دیکشنری آلمانی به فارسی
Competent
توانا، صلاحیّت دار
ادامه...
تَوانا، صَلاحیَّت دار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
compétent
توانا، صالح، ماهر
ادامه...
تَوانا، صالِح، ماهِر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
componente
جزء
ادامه...
جُزء
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
componente
جزء
ادامه...
جُزء
دیکشنری پرتغالی به فارسی
combatente
نبردجو، رزمنده
ادامه...
نَبَردجُو، رَزمندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
componente
جزء
ادامه...
جُزء
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Competence
صلاحیّت
ادامه...
صَلاحیَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
compétence
صلاحیّت، مهارت
ادامه...
صَلاحیَّت، مَهارَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
competent
توانا، صالح
ادامه...
تَوانا، صالِح
دیکشنری هلندی به فارسی
competentie
صلاحیّت
ادامه...
صَلاحیَّت
دیکشنری هلندی به فارسی
incompetente
ناکافی، بی عرضه
ادامه...
ناکافی، بی عُرضِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
incompetente
ناکافی، بی عرضه
ادامه...
ناکافی، بی عُرضِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
incompetente
ناکافی، بی عرضه
ادامه...
ناکافی، بی عُرضِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de forma competente
به طور ماهرانه، شایستگی
ادامه...
بِه طُورِ ماهِرانِه، شایِستِگی
دیکشنری پرتغالی به فارسی