معنی Competent
Competent
توانا، صلاحیّت دار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Competent
kompetent
kompetent
بِه طُورِ ماهِرانِه، صالِح، تَوانا، ماهِر
دیکشنری آلمانی به فارسی
competent
competent
تَوانا، صالِح
دیکشنری هلندی به فارسی
compétent
compétent
تَوانا، صالِح، ماهِر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Component
Component
جُزء
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Complement
Complement
تَکمِیل کَردَن، مُکَمِّل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Competently
Competently
بِه طُورِ ماهِرانِه، با شایِستِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Competence
Competence
صَلاحیَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Kompetenz
Kompetenz
صَلاحیَّت
دیکشنری آلمانی به فارسی
competente
competente
تَوانا، صالِح، ماهِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی