جدول جو
جدول جو

معنی brakować - جستجوی لغت در جدول جو

brakować
کمبود داشتن، یک کمپین راه اندازی کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آسفالت کردن، راحت شد
دیکشنری لهستانی به فارسی
مارک گذاری کردن، مدولار
دیکشنری لهستانی به فارسی
چاپ کردن، تجدید چاپ، چاپ کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
دزدی کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ایستگاه کردن، امن، پارک کردن، متصدّی پارکینگ
دیکشنری لهستانی به فارسی
اتو کردن، برادری
دیکشنری لهستانی به فارسی
زحمت دادن، اذیّت کردن، عمل کردن، عملگرا، کار کردن، کار محور
دیکشنری لهستانی به فارسی
مسدود کردن، آپارتمان، بن بست کردن، پایه و اساس
دیکشنری لهستانی به فارسی
اردوگاه زدن، ارگانیست
دیکشنری لهستانی به فارسی
حمله کردن، حمله کند، حمله کنند
دیکشنری لهستانی به فارسی
غارت کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
نجات دادن، ذخیره شده است، ذخیره کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
بسته بندی کردن، بسته، ترکیب کردن، جعبه کردن، تقلّب
دیکشنری لهستانی به فارسی