معنی beruntung - جستجوی لغت در جدول جو
beruntung
خوشبخت، خوش شانس
ادامه...
خُوشبَخت، خُوش شانس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
berunding
مذاکره کردن، مذاکره کنند
ادامه...
مُذاکِرِه کَردَن، مُذاکِرِه کُنَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bergantung
وابسته بودن، بستگی دارد
ادامه...
وابَستِه بودَن، بَستِگی دارَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berusting
رضایت، استعفا
ادامه...
رِضایَت، اِستِعفا
دیکشنری هلندی به فارسی
beruntungnya
خوشبختانه، خوش شانس
ادامه...
خُوشبَختانِه، خُوش شانس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan beruntung
به طور خوشبخت، با شانس
ادامه...
بِه طُورِ خُوشبَخت، با شانس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keberuntungan
خوش یمنی، شانس
ادامه...
خُوش یُمنی، شانس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketidakberuntungan
بدشانسی، بدبختی
ادامه...
بَدشانسی، بَدبَختی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kurang beruntung
محروم، کمتر خوش شانس، کم برخوردار
ادامه...
مَحروم، کَمتَر خُوش شانس، کَم بَرخُوردار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی