معنی berunding
berunding
مذاکره کردن، مذاکره کنند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با berunding
beruntung
beruntung
خُوشبَخت، خُوش شانس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bertanding
bertanding
مُبارِزِه کَردَن، رِقابَت کُنَند، رِقابَت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meruncing
meruncing
باریک شُدِه، مَخروطی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berusting
berusting
رِضایَت، اِستِعفا
دیکشنری هلندی به فارسی