معنی berusting
berusting
رضایت، استعفا
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با berusting
beruntung
beruntung
خُوشبَخت، خُوش شانس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berunding
berunding
مُذاکِرِه کَردَن، مُذاکِرِه کُنَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berisping
berisping
سَرزَنِش، تَوبیخ
دیکشنری هلندی به فارسی
bersaing
bersaing
رِقابَت کَردَن، رِقابَت کُنَند، رَقیب شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Trusting
Trusting
باورکُنَندِه، اِعتِماد کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی