جدول جو
جدول جو

معنی bertarung - جستجوی لغت در جدول جو

bertarung
جنگیدن، مبارزه کن، ناتمام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دارای دندان، دندان های نیش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آشیانه کردن، لانه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیوستن، ملحق شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تعویق
دیکشنری آلمانی به فارسی
شرط بندی کردن، شرط بندی، ذین گذاشتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نبردجو، جنگنده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ستیزه جویی، شجاعت مبارزه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی