معنی berjudi - جستجوی لغت در جدول جو
berjudi
قمار کردن، قمار
ادامه...
قُمار کَردَن، قُمار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
berduri
خارزنی، خاردار، تیز و نوک دار، خارکی
ادامه...
خارزَنی، خاردار، تیز و نُوک دار، خارَکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terjadi
رخ دادن، اتّفاق بیفتد
ادامه...
رُخ دادَن، اِتِّفاق بیُفتَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی