معنی terjadi
terjadi
رخ دادن، اتّفاق بیفتد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با terjadi
menjadi
menjadi
بودَن، تَبدیل شَوَد، شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berjudi
berjudi
قُمار کَردَن، قُمار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terjaga
terjaga
بیدار بودَن، بیدار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terpadu
terpadu
مُشتَرِک، یِکپارچِه شُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terbagi
terbagi
تَقسیم شُدِه، تَقسیم شُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی