جدول جو
جدول جو

معنی bergema - جستجوی لغت در جدول جو

bergema
تکرار کردن، پژواک کرد، بازتابی، طنین دار، بازتابیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ملاقات کردن، ملاقات کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دوست شدن، دوست باشید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اردوگاه زدن، کمپینگ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دست ساز، مفید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نجوا کرده، زمزمه کرد، زیر لب غرغرکننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
لرزش، لرزیدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
متحرّک، حرکت کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مدرن، شیک، سبکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مشترک، با هم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
گوشتی، چرب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تفاوت داشتن، متفاوت است، مختلف، متفاوت، متمایز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مشهور، معروف، به طور معروف
دیکشنری هلندی به فارسی
گله داری کردن، چوپان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
نجات دادن، بهبود می یابند
دیکشنری آلمانی به فارسی
قافیه داشتن، قافیه ها
دیکشنری اندونزیایی به فارسی