bergema bergema تِکرار کَردَن، پِژواک کَرد، بازتابی، طَنین دار، بازتابیدَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berbusa berbusa پُرجوش، کَف آلود، پُرکَف، چاپ دار، کَف زَدِگی، دارایِ حُباب یا کَف دیکشنری اندونزیایی به فارسی